مفهوم بهرهوری بر اساس مفاهیم کارایی و اثربخشی
به گزارش پایگاه خبری کلام ماندگار، یکی از پراستفادهترین مفاهیمی که در سازمانها از آن یاد میشود، مفهومی است تحتعنوان بهرهوری؛ بهرهوری جزو مهمترین مباحث و مفاهیم مدیریتی است که در هر شاخهای، اهمیت فراوانی دارد و حتی گرایشی تحتعنوان مدیریت کیفیت و بهرهوری، در مقطع کارشناسی ارشد رشتهی مدیریت صنعتی، وجود دارد که در […]
به گزارش پایگاه خبری کلام ماندگار، یکی از پراستفادهترین مفاهیمی که در سازمانها از آن یاد میشود، مفهومی است تحتعنوان بهرهوری؛ بهرهوری جزو مهمترین مباحث و مفاهیم مدیریتی است که در هر شاخهای، اهمیت فراوانی دارد و حتی گرایشی تحتعنوان مدیریت کیفیت و بهرهوری، در مقطع کارشناسی ارشد رشتهی مدیریت صنعتی، وجود دارد که در تلاش است افرادی تربیت شوند که بتوانند بهرهوری را در شرکتها و سازمانها افزایش دهند و آنها را بهرهور کنند.
بهرهوری در تعریفی مشهور، عبارت است از ترکیب کارایی و اثربخشی؛ در تعریفی، عملکرد را نیز چنین تعریف میکنند؛ یعنی در این تعریف، برآیند کارایی و اثربخشی را تحتعنوان عملکرد در نظر میگیرند. حال، اثربخشی و کارایی چیست؟ اگر ما بتوانیم کارایی و اثربخشی را تعریف کنیم، بهرهوری را هم میتوانیم تعریف کنیم و اگر در سازمانی هم کارایی و هم اثربخشی وجود داشته باشد، بهرهوری تضمین شده است.
اثربخشی، بهطور ساده، بهمعنیِ انجام کارهای درست است؛ اثربخشی، هدف را مورد بررسی قرار میدهد که اگر این هدف بهطوری مطلوب و مناسب انتخاب شود، اثربخشی تضمین میگردد. پس در تعریف سادهای از اثربخشی گفته میشود: انجام کارِ درست.
کارایی، بهمعنیِ انجام درستِ کارهاست؛ کارایی، راههای رسیدن به هدف، با کمترین زمان و هزینه را مورد توجه قرار میدهد. در تعریف سادهای از کارایی گفته میشود: انجام درستِ کار.
بهرهوری، تعاریف مختلفی دارد، ولی یکی از مشهوترترین و مناسبترین تعاریفش، دستیابی به هدفِ درستی با کمترین زمان و کمترین هزینه میباشد؛ بهرهوری، در واقع، اثربخشی به همراه کارایی است؛ در تعریف سادهی دیگری نیز گفته میشود بهرهوری، انجامِ درستِ کارِ درست است؛ پس در خصوص ارتباط کارایی، اثربخشی و بهرهوری، میتوان گفت: کارایی + اثربخشی = بهرهوری
پس اگر کارایی وجود داشته باشد و اثربخشی هم موجود باشد، بهرهوری در سازمان، وجود دارد و اگر کارایی موجود نباشد و اثربخشی هم وجود نداشته باشد، بهرهوری در سازمان، نیست؛ یا میتوان این مفهوم را بهصورت ماتریسی و شبکهای، با فرض اینکه کارایی میتواند یکی از دو حالتِ کم یا زیاد را اختیار کرده و اثربخشی نیز فقط شامل یکی از دو حالتِ کم یا زیاد میشود و همچنین بهرهوری بتواند بهصورتِ یکی از سه حالتِ کم، متوسط یا زیاد در نظرگرفته شود، با چهار قاعده بیان نمود:
– اگر کارایی کم باشد و اثربخشی کم باشد، آنگاه بهرهوری، کم است.
– اگر کارایی کم باشد و اثربخشی زیاد باشد، آنگاه بهرهوری، متوسط است.
– اگر کارایی زیاد باشد و اثربخشی کم باشد، آنگاه بهرهوری، متوسط است.
– اگر کارایی زیاد باشد و اثربخشی زیاد باشد، آنگاه بهرهوری، زیاد است.
پس در کارایی، مبحث زمان و هزینه، مدنظر است و در اثربخشی، هدف و مقصد. اینک با مثالی ساده و گویا، کارایی، اثربخشی و بهرهوری را توصیف میکنیم. فرض کنید فردی میخواهد در ایام نوروزِ پیشِ رو به سفر برود؛ مبدا او تهران و مقصد وی، شهر مقدس مشهد است؛ اگر فرد، با اتوبوس، بهسمت مشهد حرکت کند، حرکتش اثربخش است، اما کارا نیست؛ اگر فرد با اتوبوس در جهتی دیگر مثلا بهسمت بندر عباس حرکت کند، حرکتش نه اثربخش است و نه کارا؛ اگر فرد با هواپیما بهسمت بندر عباس حرکت کند، حرکتش کاراست، ولی اثربخش نیست؛ اما اگر فرد با هواپیما بهسمت مشهد حرکت کند، حرکتش هم کاراست و هم اثربخش. در حالتی که فرد از تهران به مشهد در جهتِ درست با وسیلهی درست (درستترین وسیله) حرکت میکند، حرکت او، هم کارایی دارد و هم اثربخشی؛ در این حالت، صَرف زمان و هزینه، مناسب بوده و بهنوعی بهینه است و جهت حرکت هم درست است و یعنی قرار است به مقصد برسد؛ در این حالت است که گوییم حرکت وی، بهرهوری دارد و بهرهورانه است؛ کارش مبتنیبر بهرهوری است.
پس سازمانی که هم کاراست و هم اثربخش، بهرهور است و ما دنبال چنین چیزی در سازمان خود هستیم و در این صورت است که با سرعت مناسب در جهت مناسب در حال ِحرکت هستیم و بهطرزی سریع در جهت تحقق اهداف، گام برمیداریم.
به قلم: علیرضا محمودیفرد-پژوهشگر و مدرس دانشگاهها
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0