اهمیت کسب داده‌ها و اطلاعات درست و دقیق در تصمیم‌گیری – علیرضا محمودی فرد

به گزارش کلام ماندگار، در کتاب هنر شفاف اندیشیدن با تالیف رالف دوبلی، آمده است: “به عقیده چارلی مانگر، یکی از بهترین سرمایه‌گذاران جهان (کسی که این داستان را از او وام گرفته‌ام)، دو نوع دانش وجود دارد؛ اول، دانش واقعی؛ آن را  در مردمی می‌بینم که زمان و تلاش فراوانی را برای فهم یک […]

به گزارش کلام ماندگار، در کتاب هنر شفاف اندیشیدن با تالیف رالف دوبلی، آمده است:

“به عقیده چارلی مانگر، یکی از بهترین سرمایه‌گذاران جهان (کسی که این داستان را از او وام گرفته‌ام)، دو نوع دانش وجود دارد؛ اول، دانش واقعی؛ آن را  در مردمی می‌بینم که زمان و تلاش فراوانی را برای فهم یک موضوع صرف کرده‌اند؛ نوع دوم، دانشِ شوفر نامیده می‌شود؛ دانش افرادی که فقط وانمود می‌کنند بلدند؛ آن‌ها شاید صدا یا موی خوبی داشته باشند، اما دانشی که از آن حمایت می‌کنند، مال خودشان نیست؛ آن‌ها طوطی‌وار کلمات را شیوا به زبان می‌آورند، طوری‌که انگار از روی نوشته می‌خوانند؛ متاسفانه تمایز قائل شدن بین دانش واقعی و دانشِ شوفر، بیش از پیش سخت شده، اما یافتن این تمایز در مورد گویندگان خبر هنوز آسان است؛ آن‌ها هنرپیشه‌اند، همین و بس؛ همه این را می‌دانند؛ هنوز متعجبم که چرا به این متن‌خوانان آراسته و بزک‌کرده، این‌قدر احترام گذاشته می‌گذارند؛ نیازی نیست اشاره کنم که اداره گفتگوهای خبری درباره موضوعاتی که کوچک‌ترین درکی از آن‌ها ندارند، به آن‌ها سپرده می‌شود.”

یکی از موارد مهم برای اتخاذ تصمیم مناسب، کسب اطلاعات درست و صحیح و حتی‌الامکان دقیق است؛ وقتی اطلاعاتی که دریافت می‌کنیم صحیح نباشند، اگر بر مبنای آن‌ها بخواهیم تصمیمی بگیریم، دچار خطای زیاد بوده و تصمیم مربوطه، احتمالا تصمیمی اشتباه خواهد بود. هر چقدر داده‌ها و اطلاعات، درست‌تر و دقیق‌تر باشند، با تکنیک‌ها و قواعد استاندارد، به نتایج دقیق‌تری هم می‌رسیم؛ روش‌های ثابت شده، کار خود را درست انجام می‌دهند؛ چیزی که باعث می‌شوند نتایج، نامطلوب باشد، داده‌ها و اطلاعات غلط یا غیردقیق است. دانش و اطلاعات بیشتر، شرایط را از سمت عدم اطمینان در تصمیم‌گیری، به‌سمت تصمیم‌گیری در اطمینان کامل می‌برد؛ هر چقدر در مورد مساله‌ای اطلاعات و دانش بیشتری کسب کنیم و آن را بهتر بشناسیم، احتمال اینکه تصمیم درست‌تری را بتوانیم بگیریم، بیشتر می‌شود؛ زیر در شرایط راحت‌تری می‌توانیم تصمیم بگیریم و قضیه مانند شرایط تصمیم‌گیری در حالت اطمینان کامل می‌شود؛ حال، افرادی هستند که روی حرف‌های آن‌ها اصلا نمی‌توان حساب کرد؛ اطلاعات گرفتن از چنین افرادی، اشتباه بوده و منجر به تصمیمات اشتباه هم خواهد شد؛ مثلا فردی می‌گوید که “سهام فلان شرکت را بخر، من می‌دانم ارزش سهامش بالاتر خواهد رفت”؛ در صورتی که وی، اطلاعات مناسبی در مورد سهام آن شرکت نداشته و شرایط آن را هم رصد نکرده و از آن مطلع نیست؛ اگر به گفته وی عمل شود، احتمالا فردِ تصمیم‌گیرنده، پشیمان خواهد شد؛ یا مثلا فردی که می‌گوید “این مساله اولویت‌بندی را باید با روش الکتره حل کنی”؛ در حالی که مبنای روش الکتره، حذف گزینه‌های غیرجذاب بوده و این تکنیک، قابلیت قابل اتکایی برای اولویت‌بندی گزینه‌ها ارائه نمی‌دهد؛ متاسفانه در کشور ما افرادی که روی حرفشان اصلا نتوان حساب کرد، بسیار زیادند و درصد نسبتا بالایی از جمعیت را تشکیل می‌دهند؛ یک علت آن، جهان سومی بودن مملکت و علی‌الخصوص تبلیغات مسموم مثلا در سریال‌های تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی و فضای مجازی است که با اینکه از کودکی، بزرگان ما، ما را با این واقعیت آشنا کرده بودند که دروغگو، دشمن خداست، ولی نهایتا دروغ‌گویی جزو زندگی برخی از افرا در کشور شده است؛ در مورد دروغ‌گویی، احادیث و روایات زیادی وجود دارد که این گناه کبیره را به‌شدت مورد مذمت قرار داده است که فرصت پرداختن به آن‌ها در این مجال نبوده و از آن‌ها می‌گذریم؛ این قضیه‌ی عدم امکانِ اطمینان از اطلاعات، صرفا منوط به مردم هم نمی‌شود؛ زیرا یکی از بزرگ‌ترین علل وجود مشکلات عمیق در سازمان‌های کشور، نرسیدن اطلاعات درست به بالادستی‌هاست؛ کارمندان برای حفظ مناصب خود و عدم توبیخ و مواجه نشدن با جرایم و …، شرایط سازمان خود را خوب و مطلوب جلوه داده و مشکلات و نا به‌سامانی‌ها را پنهان می‌کنند؛ لذا مدیران از وجود بسیاری از مشکلات ناآگاه مانده و تدبیری برای رفع آن‌ها اندشیده نمی‌شود و همین باعث می‌شود پس از مدتی، سازمان با مشکلات عمیق و عدیده‌ای مواجه شود.

 

علیرضا محمودی فرد – مشاور رئیس در امور تجارت و بازرگانی بین‌الملل مرکز خدمات مشاوره‌ای مدیریت و امور بازرگانی سپهر تجارت ایرانیان