مدیران در هر سازمانی یکسری وظایف دارند و یکسری نقشها؛ مهمترین نقش مدیرهای سازمانها، تصمیمگیری است که تاثیر مستقیمی بر روند پیشرفت یا پسرفت سازمان، موفقیت یا شکست سازمان و دستیابی یا عدم دستیابی به اهداف سازمان دارند.
مدلهای مختلفی در مدیریت منابع انسانی ارائه شدهاند که بهکارگیری آنها میتواند برای سازمانها بسیار موثر باشد؛ یکی از این مدلها، مدل زنجیره ارزش مدیریت منابع انسانی است. مدل زنجیره ارزش مدیریت منابع انسانی (Human Resource Value Chain Model)، یک چارچوب تحلیلی است که به توصیف و تحلیل فرآیندهای کلیدی در مدیریت منابع انسانی میپردازد. این مدل به سازمانها کمک میکند تا ارزش و تأثیر فعالیتهای منابع انسانی را بر عملکرد کلی کسبوکار درک کنند. هدف این یادداشت، بررسی اجزاء و فرآیندهای مدل زنجیره ارزش در مدیریت منابع انسانی و اهمیت آن در بهبود عملکرد سازمانی است.
یکی از مسائل اقتصادی که در دنیا مطرح میشود، مساله بدهی ملی امریکا است که موارد و موضوعات مختلفی را دربردارد. بدهی ملی امریکا به یکی از مهمترین و بحثبرانگیزترین موضوعات اقتصادی در این کشور تبدیل شده است. با افزایش قابل توجه این بدهی در دهههای اخیر، بحثها پیرامون علل، پیامدها و راهحلهای ممکن برای کنترل آن شدت یافته است.
اقتصاد همواره جزو اهم مسائل و مباحث است؛ یکی از معتبرترین شاخصهای اقتصادی، تولید ناخالص داخلی است که کشورها را بر اساس آن ارزیابی میکنند.
یکی از جذابترین و پرمخاطبترین صنایع اقتصادی، صنعت گیمینگ است که خیل عظیمی از مخاطبان علیالخصوص در اقشار نوجوانان و جوانان را در خود دارد. صنعت گیمینگ یکی از سریعترین صنایع با رشد بالا در جهان محسوب میشود. این صنعت بهسرعت در حال توسعه است و تأثیرات شگرفی بر اقتصاد جهانی، فرهنگ و تکنولوژی دارد. بهطور کلی، عواملی چون پیشرفتهای فناوری، افزایش دسترسی به اینترنت و تغییر در رفتار مصرفکنندگان، نقش مهمی در رشد این صنعت ایفا کردهاند.
بهبود جزو مهمترین مباحث در هر سازمانی است؛ مکاتب ژاپنی و غربی، نگاهی متفاوت به قضیه بهبود در سازمان دارند. در دهههای اخیر، مفهوم بهبود در مدیریت تولید و کیفیت، به یک موضوع کلیدی تبدیل شده است. دو رویکرد عمده در این زمینه وجود دارد: مکتب ژاپنی و مکتب غربی. این دو مکتب نه تنها در فلسفههای مدیریتی بلکه در تکنیکها و ابزارهای بهبود نیز تفاوتهای اساسی دارند.
نقشه استراتژی یک ابزار کمکیِ سازمانها برای نمایش مسیر دستیابی به اهداف استراتژیک سازمان است. نقشه استراتژی (Strategy Map) ابزاری است که به سازمان ها کمک میکند تا اهداف استراتژیک خود را بهصورت بصری نمایش دهند و ارتباطات بین این اهداف را مشخص کنند. این ابزار بهویژه در چارچوب سیستمهای مدیریت عملکرد مانند «مدل متوازن» (Balanced Scorecard) مورد استفاده قرار میگیرد.
یکی از مدارهای مرتبط با مباحث الکترونیک و مخابرات، مدار اسیلاتور آرمسترانگ (Armstrong Oscillator) است که در برخی دستگاههای الکترونیکی-مخابراتی میتوان از آن استفاده کرد.
مدلهای زیادی درخصوص مدیریت منابع انسانی ارائه شدهاند که اجرای آنها میتواند تاثیر زیادی روی مدیریت مناسب منابع انسانی سازمان داشته باشد؛ یکی از این مدلها، مدل اولریچ بوده که توسط دیوید اولریچ امریکایی تبیین شده است.