پژوهش‌های محققان در مورد محیط سازمان / علیرضا محمودی فرد

به گزارش پایگاه خبری کلام ماندگار، در تئوری سازمان، تركیبی از موسسات یا نیروهایی كه بر عملکرد سازمان تاثیر گذاشته و سازمان، كنترل كمی بر آن­ها دارد و یا اینکه اصلا كنترلی بر آن­ها ندارد را مفهومی تحت‌عنوان محیط می‌نامند. یکی از موضوعات مهمی که در نظریه سازمان وجود داشته است، این است که اگر […]

به گزارش پایگاه خبری کلام ماندگار، در تئوری سازمان، تركیبی از موسسات یا نیروهایی كه بر عملکرد سازمان تاثیر گذاشته و سازمان، كنترل كمی بر آن­ها دارد و یا اینکه اصلا كنترلی بر آن­ها ندارد را مفهومی تحت‌عنوان محیط می‌نامند.

یکی از موضوعات مهمی که در نظریه سازمان وجود داشته است، این است که اگر سازمان خواهان بقا و افزایش اثربخشی خود باشد، باید تلاش کند که خود را با محیط تطبیق دهد؛ پژوهش­های عمده درباره محیط، توسط سه گروه از محققان انجام شده است:

  • پژوهش برنز و استاکر
  • پژوهش امری و تریست
  • تحقیق لارنس و لورش

نتیجه پژوهش برنز و استاكر، این است که نوع ساختار سازمان­ها، بسته به نوع محیطی كه در آن قرار دارند، متفاوت است و ماهیت محیط سازمانی است كه تعیین­كننده نوع ساختار سازمان می‌باشد؛ دو نوع ساختار به­وسیله این­دو نفر، معرفی شدند: ساختارهای ماشینی و ساختارهای ارگانیك.

۱) ساختار ماشینی: به­وسیله ویژگی­هایی نظیر پیچیدگی، رسمیت زیاد و تمركز‌گرایی معرفی می­شوند؛ این ساختار، مناسب وظایف تكراری و تا حدی ساده است و تا حد زیادی بر رفتارهای برنامه­ریزی شده، متكی است و در واكنش به رویدادهای پیش­بینی نشده، نسبتا كند عمل می­كند.

۲) ساختارهای ارگانیك: نسبتا منعطف و انطباق­پذیر هستند، بر روابط موازی به­جای روابط عمودی تاكید دارند و نفوذ در آن‌ها بر اساس مهارت و دانش صورت می­گیرد، به­جای اینكه بر مبنای اختیارات ِناشی از پست سازمانی باشد؛ مسئولیت­ها به­صورت انعطاف­پذیر تعریف شده‌اند، نه بر اساس شرح شغل؛ تاكید بر روی مبادله اطلاعات است، نه بر اساس دستورات.

در خصوص مقایسه ساختارهای ماشینی و ارگانیکی می‌توان موارد زیر را اشاره نمود:

  • از نظر تعریف وظیفه، ساختار ماشینی، خشک و بدون انعطاف بوده اما ساختار ارگانیک، کاملا منعطف است.
  • از نظر ارتباطات، ساختار ماشینی، عمودی است، ولی ساختار ارگانیک، موازی.
  • از نظر رسمیت،ساختار ماشینی، دارای رسمیت زیادی است، اما ساختار ارگانیک، دارای رسمیت کم می‌باشد.
  • از نظر نفوذ، در ساختار ماشینی، اختیار زیاد است، ولی در ساختار ارگانیک، مهارت، تخصص و خبرگی، تعیین‌کننده است.
  • از نظر کنترل، ساختار ماشینی، متمرکز است، ولی ساختار ارگانیک، متنوع می‌باشد.

 

درنتیجه‌ی پژوهش امری و تریست، چهار نوع محیط شناسایی شدند:

  • محیط ثابت با اجزای غیر مرتبط با هم
  • محیط ثابت با اجزای مرتبط با هم
  • محیط متغیر واكنشی
  • محیط با عناصر كاملا متغیر

محیط ثابت با اجزای غیر مرتبط با هم، نسبتا بدون تغییر است؛ تهدید بسیار كمی، برای سازمان دارد؛ در آن خواسته­های محیطی به­طور تصادفی توزیع شده­اند؛ تغییرات در طی زمان، به كندی رخ می­دهند؛ تغییرات، غیر قابل پیش­بینی هستند؛ این محیط، قابل قیاس با وضعیت رقابتِ كامل اقتصادی است: وجود خریداران متعدد و عدم تاثیرگذاری سازمان بر بازار، عدم اطمینان كم، محیط با ثبات سازمانی و منفعت بالای سازمان و عدم تاثیر مشتری بر روی عملیات سازمان (ساختار ماشینی).

در محیط ثابت با اجزای مرتبط به هم، محیط به كندی تغییر می­كند؛ تهدیدات محیطی علیه سازمان به­صورت خوشه­ای توزیع شده­اند؛ یعنی نیروهای تهدید كننده درونی این محیط، به هم گره خورده­اند (ساختار ماشینی).

در محیط متغیر واكنشی، تعداد زیادی از رقبا، هدف مشتركی را دنبال می­كنند؛ در این محیط، دو یا سه شركت بزرگ، حرف اول را می­زنند؛ سازمان­هایی كه در چنین محیطی هستند، نسبت به واكنش رقبا، حساس بوده و عكس­العمل نشان می­دهند؛ در چنین محیطی، بقای سازمان در گرو انعطاف­پذیری و عدم تمركز است (ساختار ارگانیك).

محیط با عناصر كاملا متغیر، پویاترین نوعِ محیط است؛ بیشترین عدم اطمینان محیطی را دارد؛ تغییر به­طور مداوم، در حال انجام است؛ عناصر محیطی، ارتباط زیادی با هم دارند؛ تغییرات، بسیار شدید و غیر قابل پیش­بینی هستند؛ سازمان برای بقا، پیوسته محصولات یا خدمات جدیدتری ارائه می­دهد و دائما در روابط خود با موسسات دولتی، مشتریان و عرضه­كنندگان مواد اولیه، تجدیدنظر می­كند (ساختار ارگانیك).

لارنس و لورش، در تحقیق خویش، رابطه بین تفاوت­های محیطی و ساختارهای سازمانی اثربخش را مورد مطالعه قراردادند؛ بر اساس این تحقیقات، شركت­هایی موفق هستند كه محیط داخلی آن­ها با محیط خارجی­شان از سازگاری بیشتری برخوردار باشد. لارنس و لورش در تحقیق خود، دو بعد جداگانه تفکیک و ادغام را مورد بررسی قرار دادند.

تفكیك: معادل با تعریف تفكیك افقی است؛ میزان تفكیك بین واحدهای سازمانی بر اساس موقعیت اعضا، ماهیت وظایف، میزان تحصیلات و آموزش، تعیین می­شود؛ میزان تفكیك، نوعی معیار پیچیدگی است كه پیچیدگی بیشتر و تغییرات سریع­تر را نشان می­دهد.

ادغام: عبارت است از كیفیت همكاری مبتنی‌بر اعتماد متقابل بین واحدهای وابسته و مرتبط به هم برای تحقق وحدت و تلاش و كوشش جمعی واحدها.

ابزار ادغام: مقررات، قوانین، رویه­ها، برنامه­های رسمی، سلسله­مراتب اختیار و كمیته­های تصمیم­گیری هستند.

در کل، مبحث محیط در سازمان بسیار حائز اهمیت است و نیاز است به آن توجه زیادی شود.

به قلم: علیرضا محمودی‌فرد – محقق و مدرس دانشگاه‌ها