برنامه‌ریزی استراتژیک در مدیریت

به گزارش پایگاه خبری کلام ماندگار، در زندگی بشر شاید مدیران تاکنون بیشترین نقش را داشته‌اند و احتمالا بیشتر از سایر اقشار در جوامع، تاثیرگذار بوده‌اند؛ آن‌ها در هماهنگ کردن کارکنان، سازماندهی، نظم بخشیدن، هدایت و سوق دادن به‌سمت اهداف، اثرگذاری زیادی داشته‌اند؛ هر سازمانی که مدیران مناسبی داشته، نتایج مطلوبی نیز گرفته و موفق […]

به گزارش پایگاه خبری کلام ماندگار، در زندگی بشر شاید مدیران تاکنون بیشترین نقش را داشته‌اند و احتمالا بیشتر از سایر اقشار در جوامع، تاثیرگذار بوده‌اند؛ آن‌ها در هماهنگ کردن کارکنان، سازماندهی، نظم بخشیدن، هدایت و سوق دادن به‌سمت اهداف، اثرگذاری زیادی داشته‌اند؛ هر سازمانی که مدیران مناسبی داشته، نتایج مطلوبی نیز گرفته و موفق شده است. محققان مختلف، وظایف مدیر را ذکر نموده‌اند که طبق معروف‌ترین و مقبول‌ترین نظر، وظایف مدیر شامل: ۱٫ برنامه‌ریزی، ۲٫ سازماندهی، ۳٫ بسیج منابع و امکانات، ۴٫ هدایت و رهبری و ۵٫ کنترل می‌شود؛ حال از بین این پنج وظیفه‌ی مدیر، که سه وظیفه در فاز اجرا بوده (سازماندهی، بسیج منابع و امکانات و همچنین هدایت و رهبری)، دو وظیفه‌ی مهم‌تر، برنامه‌ریزی و کنترل می‌باشد که به‌نوعی خارج از فاز اجرا هستند؛ مدیر، ابتدا برنامه‌ریزی که به‌نوعی مهم‌ترین وظیفه مدیر تلقی می‌شود را انجام می‌دهد، بعد وارد فاز اجرا شده، همزمان با فاز اجرا، خروجی‌ها را کنترل می‌کند که کار کنترلیش نیز از بین وظایفش، در اولویت دوم اهمیت قرار می‌گیرد؛ بازخورد او نیز بسیار مهم و تاثیرگذار است؛ بازخورد او موجب می‌شود که برنامه‌ی بهتری بریزد که این برنامه‌ی بهتر، منجر به بهبود فاز اجرا می‌شود و این چرخه‌ی بهبود، در سازمان تداوم می‌یابد تا سازمان به عملکرد بهینه و ایده‌آل خود نزدیک شود؛ حال هر چه برنامه‌ریزی بهتر و دقیق‌تر انجام شده، فاز اجرا بهتر طی شده و کنترل هم بهتر انجام شود، سازمان در تحقق اهداف و چشم‌اندازش، موفق‌تر خواهد بود؛ در این بین، همان‌طور که اشاره شد، اهم وظایف مدیر، برنامه‌ریزی است؛ برنامه‌ریزی مدیر باید استراتژیک باشد، باید خروجی‌های ارزشمند تولید شود، باید وجه‌تمایزی از سایر شرکت‌های رقیب وجود داشته باشد؛ برنامه‌ریزی استراتژیک، از چند منظر قابل بررسی است: ۱٫ زمان، ۲٫ دیدگاه، ۳٫ تمرکز و ۴٫ گستره.

  1. برنامه‌ریزی از منظر زمانی: برنامه‌ریزی در یک دسته‌بندی از منظر زمانی، به سه دسته‌ی کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت (درازمدت) تقسیم می‌شود؛ برنامه‌های کوتاه‌مدت، در یک تعریف، برنامه‌هایی هستند که غالبا تا یک سال، اجرایی می‌شوند (سالیانه در نظر گرفته می‌شوند)؛ برنامه‌های میان‌مدت در یک دسته‌بندی، شامل برنامه‌های یک تا سه سال شده و برنامه‌های بلندمدت در دسته‌بندی خاصی، برنامه‌هایی لازم‌الاجرا تا پنج سال هستند؛ البته حالت‌های زمانی دیگری همچون ۱-۳-۱۰، ۱-۵-۱۰، ۱-۵-۱۵ و … هم وجود دارد که ممکن است هر شخص یا مدیر، بسته به تفکرات و برنامه‌هایش، آن‌ها را ملاک زمانی قرار دهد.
  2. برنامه‌ریزی از منظر دیدگاه: برنامه‌ریزی از منظر دیدگاه، شامل دو موردِ از درون به بیرون و از بیرون به درون می‌شود؛ از بیرون به درون، حالتی است که اول محیط سازمان، در نظر گرفته شده و بعد سازمان، خود را با شرایط محیطی، تطبیق و وفق می‌دهد تا از رقابت عقب نماند و به فراموشی سپرده نشود؛ در حالت از درون به بیرون، ابتدا داخل سازمان، مهارت‌ها، تخصص‌ها، کالاها و خدماتش، در نظر گرفته می‌شود و با نوآوری و خلاقیت در بخش تحقیق و توسعه (R&D)، کالاها و محصولات یا خدماتی جدید، به بیرون عرضه می‌شود؛ در نوع از بیرون به درون، رفع نیاز صورت گرفته و در حالت از درون به بیرون، نیازسازی انجام می‌شود.
  3. برنامه‌ریزی از منظر تمرکز: برنامه‌ریزی از منظر تمرکز، شامل دو حالتِ تمرکز از بالا به پایین (حالت تمرکزی) و تمرکز از پایین به بالا (حالت عدم تمرکز) می‌شود؛ اینکه کدام سبک برنامه‌ریزیِ مدیریتی بهتر است، کاملا اقتضایی و وابسته به محیط و شرایط است؛ هر کدام ممکن است در جایی بهتر عمل کنند و مقتضیات، تعیین‌کننده هستند؛ مثلا اگر سازمان، با بحران و شرایط غیر قابل پیش‌بینی و عدم قطعیت‌های چالش‌برانگیزی مواجه شده است، یا تعداد کارکنان کم است، یا فعالیت‌ها چندان وسیع یا سطح بالا نیست، تصمیم‌گیری تمرکزی می‌تواند مناسب‌تر باشد؛ اما اگر سازمان فرصت کارِ کارشناسی شده را دارد، یا فعالیت‌ها در سطح بالا و تخصصی انجام می‌شود، یا ثبات و پایداری نسبی در محیط داخل و خارج سازمان وجود دارد، مسلما تصمیم‌گیریِ از پایین به بالا، خروجی بهتری خواهد داشت.
  4. برنامه‌ریزی از منظر گستره: برنامه‌ریزی از منظر گستره، شامل سه حالتِ خُرد، بخشی و کلان می‌شود؛ بستگی دارد که نگاه کلان را چه چیزی در نظر بگیریم تا یک لِول کمتر از آن، بخشی تلقی شده و لول پایین‌تر، خُرد محسوب شود؛ مثلا اگر نگاه کلان، ملی، فراملی و بین‌المللی یا جهانی است، بخشی همانند وزارت‌خانه‌ها و ارگان‌ها شده و خرد هم شامل سازمان‌های کوچک و شرکت‌ها می‌شود.

از موثرترین و مهم‌ترین زمینه‌های مدیریت، مبحث برنامه‌ریزی استراتژیک است که لازم است مدیر، دارای این مهارت بوده تا بتواند در جهت موفقیت سازمان، فعالیت نماید؛ برنامه‌ریزی استراتژیک، تاثیر شگفت‌انگیزی در عملکرد و خروجی‌های سازمان خواهد داشت.

به قلم: علیرضا محمودی‌فرد-پژوهشگر و مدرس دانشگاه‌ها